چیه؟
IoB یا اینترنت رفتاری یک نوع تکنولوژیه که به گفته گارتنر مهمترین جریان تکنولوژی استراتژیک در سال 2021 به حساب میاد و انتظار میره که تا سال 2023، 40 درصد از مردم کل دنیا تحت ردیابی اون قرار بگیرن. IoB در واقع یک تکنولوژی برگرفته از IoT یا اینترنت اشیائه که دادههای جمعآوری شده رو با بر اساس علم روانشناسی تبدیل به اطلاعات رفتاری میکنه یعنی در واقع توانایی تشخیص یا شناخت الگوی رفتار افراد رو داره و بنابراین میتونه زودتر از خودشون متوجه بشه که چه چیزی رو دوست دارن، به چه چیزهایی عادت دارن یا اصلا هر چیزی رو چطور میخوان.
IoB از اون تکنولوژی هاست که خیرش به همه حوزهها میرسه:
IoB در خدمت بهداشت و سلامت:
مثلا تو حوزه پزشکی و سلامت با استفاده این تکنولوژی پانکراس مصنوعی می تونه دوز انسولین رو برای بیماران دیابتی تنظیم و اتوماتیک کنه، رابطهای مغز و کامپیوتر میتونه به افرادی که قطع عضو داشتن این امکان رو بده که اندام مصنوعی رو با ذهنشون کنترل کنند. یا دستگاههای شارژ ضربان قلب که ضربان قلب فرد رو کنترل و تنظیم میکنند در صورت ایجاد اختلال در ضربان قلب، به طور خودکار به پزشک اطلاع بدند که بشه به سرعت مشکل رو رفع کرد.
یا حتی پوشکهای هوشمند که میتونند از طریق بلوتوث به والدین هشدار بدند که کودک اونها نیاز به تعویض دارد.
IoB در خدمت کسب و کارهای آنلاین:
برای کسب و کارها که کارشون ارائه محصول یا خدمتی به افراده که دیگه نگو! چیزیه که تشنه لبان در پی او میگردند: اینکه بفهمند مشتری دقیقا چی میخواد، مخصوصا وقتی که خود مشتری هم نمیدونه. اینجوری خیلی راحت میشه فراتر از رضایت مشتری یا کاربر، اون رو خشنود کرد. کاربرد دیگه هم اینه که مشتریهای بالقوه رو راحتتر میشه شناسایی و تارگت کرد. در بهبود تجربه کاربری و بهینه سازی تجربه جستجو هم نقش مهمی دارند. میشه با کمک IoB در زمینه سفر مشتری، نقاط تماس رو بهینه کنند.
IoB در خدمت دولتها و حکومتها:
دولتها هم میتونند برای درک، اصلاح و تغییر رفتار شهروندها از این تکنولوژی استفاده کنند.
مصائب IoB:
حالا با این همه خیرات و برکات و این همه هنری که از هر انگشت این تکنولوژی میباره مشکل کجاست؟!
چون IoB یک تکنولوژی جدیده هنوز نگرانیهایی بابتش وجود داره
بحث حریم خصوصی:
دستگاههای مجهز به فناوری IoB اطلاعات فردی و کاملا شخصی از جمله عاداتشون در هر زمینهای رو درک و ذخیره میکنه. اینکه چه شاخصههایی وجود داره برای تعیین فرد یا سازمانی که میتونه به این اطلاعات شخصی و مهم دسترسی داشته باشه. یعنی چه کسی صلاحیت استفاده از این اطلاعات رو میتونه داشته باشه.
نگرانیهای اخلاقی:
همین ریسک به خطر انداختن اطلاعات خصوصی افراد میتونه ذاتا غیر اخلاقی تعبیر بشه. علاوه بر اون مثلا ممکنه والدین وسیلهای رو در اختیار فرزندشون قرار بدن که ردیابی مکان و رفتار کودک رو براشون فراهم کنه. اینجوری ممکنه این اطلاعات درمورد همراهان کودک هم جمعآوری و در اختیار والدین کودک مذکور قرار بگیره این مساله اخلاقی نیست.
از نظر قانونی:
از این نظر هم خلاهای بسیاری وجود داره اگر مجوز و قوانینی هم برای استفاده سازمانی از این اطلاعات شخصی وجود داشته باشه آیا فرد میتونه اگر منصرف شد این اجازه و تاییدی که در ابتدا داده رو به حالت تعلیق در بیاره ؟ و اگر در کشوری این قوانین وجود داره همین سازمان موظف به رعایت اصول وضع شده برای کاربرانی که در محل جغرافیایی هستن که در اون هنوز این قوانین وضع نشده، هم هست یا نه ؟
مورد دیگه اینکه آیا در شرایطی خاص یک مجری قانون یا یک قاضی اجازه داره به این اطلاعات دسترسی پیدا کنه و بعد از این اطلاعات در دادگاهی علیه خود این فرد استفاده کنه؟
نگرانیهای امنیتی:
اول از همه اینکه هر جا بحث اطلاعاته، نگرانی از بابت هکرها هم مطرحه. این دوستان میتونند عادات کاربران رو شناسایی کنند و به تمام کدهای بانکی و مالی دسترسی پیدا کنند و حتی خیلی شیک و مجلسی به ماین کردن کریپتوکارنسیهای اونها بپردازند.
بنابراین با وجود این تکنولوژی بحث امنیت و داشتن یک بستر امن و مناسب برای ذخیره داده ها یا ذخیره و اجرای دادهها به واسطه ابزارهایی مثل محاسبات محرمانه رمزگذاری E2E یا SDP اهمیتش صد چندان میشه.